غم درونم را دید و نگرانی درونم را دریافت.دید که چطور جان من در تب و عطش می سوزد
می دانست که درد و درمان من هر دو از اوست،با این همه اینقدر نگریست تا دلم پیش چشم او
افسرد. نه به ناله های دلم گوش داد و نه به تیرهایی که به او نشسته بود نگریست.
همچون گوری خاموش و چون برجی بی حرکت بود. به روحم نگریستم و دریافتم که روبه جانب
سنگ خارایی برده ام.از کسی مدد خواسته بودم که مددکار نبود.جایی عشق را جسته بودم که کسی
از آن خبر نداشت.
همچون بت پرستان،در برابر بتی سنگی زانو زده بودم.اما هر چه خود را می دریدم و خون دل
می ریختم سود نداشت،چون آن خدا که از سنگ خارا بود درد دلم را دریافت.
در پشیمانی تیره بر خاستم وخود را در شرمی تیره تر فرو رفته دیدم.
خودم را محکوم کردم و از همه دوری گرفتم و چنان به عزلت و تنهایی پناه بردم که هیچ کس
را به آن راهی نبود،چرا که امید داشتم در آخر گمگشتگی،فراموشی را بیابم.
خواندم .
قرار است فردا ٬
دو سه غزل به یک پری دریایی بفروشم .اخرمن یاد گرفته ام دریا را با دریا بشویم٬ خود را با شعر.
سیدعلی صالحی
با عرض سلام.
آزیتا جان بسیارتاثیرگذارنوشتی عزیزم ما همه به نحوی دلهایمان تبدیل به لخته های خون شده ودراین دوره نسل ما
نسلی پرازدرد وناکامیست وهرگاه روزنه ایی میبینیم دل رابه
آن خوش می کنیم ولی افسوس که هربار ضربه ایی مهلک تر
وسخت تررا احساس میکنیم من که دیگر از خودم وزندگی
شخصی خودم گذشتم وبه فرزندان فردایی سرزمینم همچون اشکان دل خوش کرده ام که لکه ننگی کربردامان مام وطن خورده پاک کنند وآبروی رفته را بازگردانند .
عزیزم برای شماآرزوی بهترین هارادارم موفق باشید.
با تشکر آرش؟ از اهواز
خدایا! می خواهم کمی با تو صحبت کنم تا احساس جوانی کنم؛ هرچند جوانم، بی آن که تصویری از جوانی داشته باشم. آخر بعضی ها در کمین من می نشینند تا
شکارم کنند. آنگاه گروهی هم هستند که می گویند تو جوانی و نابخرد. خسته شدم از این کلمات دور از ذهن و انتظار. ای دوست! از تو می پرسم جز دعا چه کاری از من ساخته است؟ آنهایی که از من بسیار دورند، در حالی که فکر می کنند خیلی به من نزدیک اند، اصلا نمی دانند من چه می گویم، چه می خواهم و چه می دانم. پس همین بس که به همه بگویم من آن چیزی که می فهمم و حس می کنم،هستم. خدایا! هر جا که می روم و هر کاری که می کنم می گویند که تو الان جوانی، این چنین می کنی، پس در نوجوانی چه می کردی؟ یا این که یادم نمی رود، همین چند وقت پیش که نوجوان بودم تا حرکتی از من سر می زد، هی به من نهیب می زدند، الان که این جوری هستی وای به حال این که جوان شوی. ای عزیز، نمی دانم چه کنم که هم به خواسته ها و آرمان هایم برسم، هم بزرگترهایم از من راضی شوند، هم جوانی ام را حفظ کنم و هم از همه مهمتر تو را داشته باشم؛ اما مگر می گذارند؟! افسوس که هر کس از دوران ما تعبیری دارد که به همه چیز می ماند جز نوجوانی و جوانی. خدایا! آنهایی که می گویند در جوانی چنان بودند و چنین شدند، پس آن خطاها و گناهانشان را کی و کجا انجام می داده اند؟ می دانم، اگر چه در جوانی، جوانی کردن بد است، اما در جوانی پیر شدن و یا احساس پیری کردن بدتر. جوان مثل رنگین کمان است که گاهی یک رنگش را می بینند، در حالی که ما چون قوس و قزح هفت رنگ، تجسم هفت اقلیم و هفت سپهر هستی هستیم، در هفت شبانه روز خداوندی و همانیم که سالخوردگان می گویند کاش جوان بودیم.
صاحب من! برای این جوانی تو را شکر.
سلام
وبلاگ بسیار خوب و جالبی دارید مخصو صآ در نوشته هاتون من یک سری نکته قشنگ و جالب توجه دیدم که خیلی خوشم امد همیشه در عرصه زندگیتون موفق وپپیروز باشید
بهزاد
بای
سلام آزی جان ...خوبی؟...مثل همیشه پر از غم و زیبا...نازلی
رفتم،مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود....دوستت دارم همیشگی....نازلی
سلام عزیز مرسی که یادی از ما کردی. متن خیلی جالبی نوشتی اما اینجاشو متوجه نشدم( آن خدا که از سنگ خارا بود درد دلم را دریافت)یا در نیافت؟البته فکر کنم اشتباه چاپیه چون مفهوم جمله تغییر میکنه.در هر صورت مطالبت همیشه زیبا و سرشار از احساسه که نشانه روح لطیف شماست.به امید بهروزی و شادی.
ما به خاطر زیبایست که این بار گران زندگی را به دوش ناتوان خویش می کشیم
وگر نه یک خورو خواب که به این همه عذاب نمی ارزد
انکه مفتون زیبایست اسیر زشتی و نا درستی نمی گرددو هر که دلش لبریز از ذوق
و صفا باشد جایی برای کینه و جفا ندارد...
زیبا بود.بسیار زیبا مثل همه...فقط همین
سلام . زیبا بود هر چند کمی تلخ !
سلام .
گفت ُ ا گر شکوه گلستان نیست ُ سکوت گورستان است . گمگشتگی ؟ فراموشی ؟؟؟؟ نه . امید و رقص وخنده و شادی ... ز ندگی .
سلام بعد از مدتها گرفتاری تونستم یه چیزکی بنویسم دوباره به دوستان سلامی بکنم امیدوارم ببخشند.
سلام عزیز
خیلی با احساس و عالی بود
مرسی
سلام خوبی عزیز ..خوب اخه چرا؟؟؟؟؟ یعنی این هم رسم روزگاره ....یا خود کرده را تدبیر نیست ؟؟؟ ..چه اسمی براش باید گذاشت ..من نمیدونم شاید باید گفت سرنوشت ..در هر صورت من زیاد با غصه خوردن موافق نیسم باید تعادل را حفظ کرد .....زندگی را برای یک چیز و یک چیز را به عنوان زندگی قبول ندارم ....منتظر نوشته ها خوبت هستم ..فعلا
سلام خوبی بلوگه بسیار خوبی داری اگه شد به من سر بزن قربانت . بای
سلام مرا پذیرا باشید .
از اینکه به وبلاگ من سر زدی ممنونم و از اینکه نسبت به دخترم ابراز لطف کردی سپاسگزارم ،خداوند اشکان شما را هم نگه دارد .
وبلاگت را دیدم جالب بود .
سلام دوست خوبم! خوبی؟؟؟
من آپم.وقت کردی یه سر بزن
موفق و خوش باشی!
آپ کردی خبرم کن
فعلا بای.
سلام ممنون که اومدی دیگه غمگین نبینیمت. آزی جان.خدانگهدار
سلام
ممنون لطف دارید..
منتظر حضور دوبارتون هستم..
جالب بود مطلبتون اما دلگیر..
اول و دوم و سوم اینکه بازم منم، ببین من این آهنگ این کنار رو، همین کنار رو می خوام؟ چه کار کنم؟!؟!؟!؟!
سلام مهربون
مرسی که همیشه پیش من میای
خیلی زیب نوشته بودی عزیز
امیدوارم هیچوقت عم نداشته باشی
بازم پیشم بیا مهربون
ممنون ازحضورت اتفاقی بود هر وقت وقت کنم ا÷ میکنم موفق باشی.
سلام آزیتا جون ... مرسی که همیشه به یادمی ... به نظر من تبر بر دار همه بتهای دورت رو بشکن ... فردا وبلاگم یه ساله می شه ... به همین راحتی به همین آسونی یه سال گذشت ... می خوام با اومدنت خوشحالم کنی ... دوستت دارم ...
با سلام
ممنونم اومدی سر زدی و نظر دادی
عالی بود
دستت درست
همیشه منتظر بهترینها باشید اتفاق خواهد افتاد
kissu
salam age up kardi be manam begoo mersi ke behem sar zadi bye
سلام
ممنون که به من سر زدی
وبلاگ زیبایی داری
موفق باشی
سلام..بابا ازی دمت گرم اول شدی یا ..منتظر مطالب بعدیت هستم..بابای
سلام! من به روزم و منتظر نقد و نظر شما
سلام عزیزم.ممنونم که بهم سر زدی و ممنونم که راه نماییم کردی.
صد بار شدم عاشق ومردم صد بار
تابئت خودم به گور بردم صد بار
من غره از اینکه صد نفر گول زدم
غافل دل از آنکه گول خورم صد بار
(کارو)
قشنگ می نویسی...
وب خوبی داری عزیزم........آماده تبادل لینک
سلام دوست من
زیبا بود و سبز
به من سر بزن
--- شاید تلنگر باشم -----
سلام!منم باز! ببین محل آپلودش رو می تونی گیر بیاری(ببخشیدا)
salam khobi ye bloge jadid ba dostam zadim 3 nafarim khoshhal misham shoma ham biyayn be ma sar bezanin
آدرسم تغییر کرد.
ادرسم تغییر کرده
جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم
سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم
مو به مو دارم سخنها
نکته ها از انجمنها
بشنو ای سنگ بیابان
بشنوید ای باد و باران
با شما همرازم اکنون
با شما دمسازم اکنون
شمع خود سوزی چو من
در میان انجمن
گاهی اگر آهی کشد
دلها بسوزد
یک چنین آتش بجان
مصلحت باشد همان
با عشق خود تنها شود
تنها بسوزد
من یکی مجنون دیگر در پی لیلای خویشم
عاشق این شور و حال عشق بی پروای خویشم
تا به سویش رهسپارم
سر ز مستی بر ندارم
من پریشان حال و دلخون
با همین دنیای خویشم
تو تنهایی آدم خوب میتونه فکر بکنه اما معلوم نیست که اون فکر درست باشه یا نه . از خلوت هر چه زودتر بزن بیرون . که وقت برای همه مون تنگه . مواظب خودت باش آزیتا جان .
آزیتا جان سلام
ممنون که به من سر می زنی.
سلام . خوبی ؟ممنون که می یای پیشم . عالی نوشتی . ایشالا همیشه موفق باشی . مواظب خودت باش
خیلی خوشحال شدم به من سر زدی
اگر دوست داشته باشی می تونیم با هم تباذل لینک و لوگو کنیم ؟
آهنگت حرف نداره....................
سلام همه انگار غم دارند
چرا ؟
اگه می شه یه لینک با عنوان هر چی که فکر کنی تو این وبلاگ هست به من بده
یادمه اولین روز گونه هامو تر کردی
وقتی دیدی دیوونم حرفامو باور کردی
خیالت راحت شد که بی تو میمیرم
محبتو از اون وقت کمتر و کمتر کردی
گفته بودی با منی حتی اگه نباشم
کلاغ خبر میاره شبو با کی سر کردی
تو دوسم نداشتی این از چشمات می بارید
نمی دونم شعرامو واسه چی از بر کردی
از هر جا می گذشتی گل به پاهات می ریختم
تو به جاش تو قلبم هزار تا خار می کردی
راستی چرا چنین می کردی...
حتی به وبلاگم هم سر نمی زنی....!!!
چرا ؟!!!
یادمه اولین روز گونه هامو تر کردی
وقتی دیدی دیوونم حرفامو باور کردی
خیالت راحت شد که بی تو میمیرم
محبتو از اون وقت کمتر و کمتر کردی
گفته بودی با منی حتی اگه نباشم
کلاغ خبر میاره شبو با کی سر کردی
تو دوسم نداشتی این از چشمات می بارید
نمی دونم شعرامو واسه چی از بر کردی
از هر جا می گذشتی گل به پاهات می ریختم
تو به جاش تو قلبم هزار تا خار می کردی
راستی چرا چنین می کردی...
حتی به وبلاگم هم سر نمی زنی....!!!
چرا ؟!!!
سلام عزیزم.ممنون که اومدی.میتونی عضو خبر نامه بشی که هر وقت آپ کردم واست بیاد.
سلام ممنون از اینکه سر زدی ...متن زیبایی بود موفق باشی ...
سلام
خوبی؟
من ۱ بار اینجا نظرم رو نوشتم((خیلی زیاد بود))
ولی آخرین لحظه دی سی شدم!!!
متن خیلی زیبایی بود
خیلی قشنگ مینویسی
بیان احساس خیلی سخته ولی شما به خوبی مینویسی
امیدوارم همیشه موفق باشی
سلام آزی جونممممممممممممممممممممم
خوبی عزیززممممممممممممم
کامی فدات شه چه خبرا؟
نیستی خانومی
نکنه...
موفق باشی
بای