غم درونم را دید و نگرانی درونم را دریافت.دید که چطور جان من در تب و عطش می سوزد
می دانست که درد و درمان من هر دو از اوست،با این همه اینقدر نگریست تا دلم پیش چشم او
افسرد. نه به ناله های دلم گوش داد و نه به تیرهایی که به او نشسته بود نگریست.
همچون گوری خاموش و چون برجی بی حرکت بود. به روحم نگریستم و دریافتم که روبه جانب
سنگ خارایی برده ام.از کسی مدد خواسته بودم که مددکار نبود.جایی عشق را جسته بودم که کسی
از آن خبر نداشت.
همچون بت پرستان،در برابر بتی سنگی زانو زده بودم.اما هر چه خود را می دریدم و خون دل
می ریختم سود نداشت،چون آن خدا که از سنگ خارا بود درد دلم را دریافت.
در پشیمانی تیره بر خاستم وخود را در شرمی تیره تر فرو رفته دیدم.
خودم را محکوم کردم و از همه دوری گرفتم و چنان به عزلت و تنهایی پناه بردم که هیچ کس
را به آن راهی نبود،چرا که امید داشتم در آخر گمگشتگی،فراموشی را بیابم.
aval
ye shote bololi
آزی جان با درودی گرم...............................>>>
نوشته ات را چندبارخواندم
یک درد دل بود
امیدوارم هرچه زودتراز این خلوت درون خودخارج شوی
چشم براه متن های پرازشوق وامیدشما می مانم
تندرست و شادکام باشی نازنین
و بتی که خودم. سنگ به سنگ آجر به آجر ساختمش. بنایش کردم از زشتیهایتم، از غروری که کوچکم می کند. جهلی که کورم کرده. خیالات پوچی که گاه گاه فراموشم بشود چه بوده ام و چه شده ام...و هیچ ندارم برای قربان کردن مقابل این همه بتی که ساخته ام...چیزی ندارم جز هیچی که خودم. بتشکنی باید. چیزی غیر از من،بیرون خودم. که بیاید بشکند و... شاید رهایی همان فرو ریختن من باشد و حلول تو از میانه ویرانه هایم.
دیر گاهی است که خلوت دیرینه ام را به تاراج برده اند وبه تمسخر بر درگاه ویرانه ام نشسته اند....... روبه صفتان
سلام
همین که اولشو خوندم به دلم چسبید .......
غم درونم را دید و نگرانی درونم را دریافت..........
ممنونم
موفق باشید
نه سفیر بادِ ولگردی
نه چراغ چشم گرگی پیر.
ارواح پلید دم در هوای پاک استغنا......... نه امید رهزنی ............ نه میل به رسیدنی . ترک باید کرد ......... ترک............ باید رفت ........ تا کجا یا نا کجا آباد........ نمی دانم ولی باید رفت
سلام
وبلاگتون جالبه
آهنگش هم خیلی قشنگه
امیدوارم همیشه تو کارهاتون موفق باشید
بای
salam azita joonam mahshar bood vaghan matneto ziba neveshte boodi ama omidvaram hichvaght hese ghamo andooh soraghe doost golam nayad ama gahi vaghta adam majboor mishe be tanhaii panah bebare.....sakhte ama behtar az kheili chizaye digast:Xdoosdare khodeto ashkane golet:*:*azi
/ سر از خاک بر گرفته ام
/تا خویش را بیابم
/ افسوس
/ تدبیر های معمایی چنانم
/ به خویش در پیچیده اند
/ که راه گریز از خاک را
/ نیاموخته ام ...
(از حضور سبزتان در وبلاگم سپاس گزارم . شاد و سر بلند باشید . )
سلام خیلی با احساس بود
و زیبا
به من هم سربزنید
سلام عزیزم
غم دلتو نبینم هرگز . همیشه امید داشته باش عزیزم
اینو خودت یادم دادی
قربانت عسل
آزیتا جان سلام
خسته نباشی
خیلی رمانتیک وزیبا نوشتی
آخرش هم فکر کنم تو نویسنده بشی
برات آرزوی موفقیت میکنم
ممنون که به آشیانه من سر زدی
تا بعد...
راستی تو نظراتت حتما سه تا دبیلیو رااول اسم وبلاگت بزار چون آدرست باز نمیکنه
مووووووووووووفق باششششششششی
سلام آزیتا جان
امیدوارم که این نوشته احساس خودت نباشه چون غم انگیزه.
ولی خیلی زیباست و به دل میشینه.
نوشتت در مورد من خیلی صادقه...
با تبادل لینک موافقی؟
سلالم..به به حسابی خوشحالم از اینکه اپ کردی..کجا بودی ؟؟؟؟کم پیدایی..خیلی با این پستت حال کردم..دل ها همه بی قرار عشقند..اما عشقه که برای تو بیقراره پیشم بیا اپم
با سلام/ممنونم اومدی و نظر دادی
دستت درست زیبا بود احسنت
من هر روز آپ می کنم و منتظرم
kissu
سلام! با احساس و سیال بود! شاد باشی
سلام عزیزم خیلی خیلی زیبابود مرسی به من سرزدی بای
وبلاگ زیبایی داری یه سری هم به من بزن
سلام خسته نباشی ممنون که خبرم کردی بازم مثل همیشه عالی بود خیلی زیبا بود برات آرزوی موفقیت دارم
فعلا
سلام
من که همیسشه به یادت بودم
شمامنا از یاد بردی
گذشته را از یاد ببر الان را بچسب
سلام ممنون که خبر دادی
مطلب جذاب قشنگی بود
چی می شد اگه دروغ تو لحظه ی ما جا نداشت
چی می شد اگه دورنگی هم دیگه معنا نداشت
کاش می شد باسه هوس، رفاقتا رو نفروخت
کاش می شد صداقتو رو تن هر آینه دوخت
چرا ما آدما گاهی وقتا خیلی بد میشیم
باسه راه هم دیگه خواسته نخواسته سد میشیم
جای مرهم باسه زخم عاشقا نمک میشیم
هر کی به ما صادقه باهاش پر از کلک میشیم
دلخوش هر کی شدیم تو زرد از آب درآومدش
وقتی دلتنگی بیاد هیشکی نمیاد به دادش
ندونستیم چرا وقتی نوبت ماست دیر میشه
حرفای خوب باسه ما زخمه زبونو و تیر میشه
شایدم ما ندونستیم زندگی چه شکلیه
کی سر کاره کی نیست اصلا دنیا دست کیه
ما به هر حال می پریم بی چشمو دل بی پر وبال
ما به مشکی دل خوشیم دو رنگی ها رو بی خیال
وب واقعا زیبایی داره من که خیلی حال کردم امیدوارم موفق باشی
خوشحال میشم به من هم سری بزنی
با قلم میگویم:
- ای همزاد، ای همراه،
ای هم سرنوشت
هر دومان حیران بازیهای دورانهای زشت.
شعرهایم را نوشتی
دستخوش؛
اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟
با قلم میگویم:
- ای همزاد، ای همراه،
ای هم سرنوشت
هر دومان حیران بازیهای دورانهای زشت.
شعرهایم را نوشتی
دستخوش؛
اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟
ازیتا جان سلام
وای عزیزم تو همیشه با این پست های جالبت ادمو غا فلگیر می کنی..
ممنون که بهم سر زدی
بای
سلام. مرسی بهم سر زدی ولی چرا همیشه دخترا باید بشینن ببینن آیا کسی که دوست دارن بهشون چیزی میگه یا نه؟ من با این کار مخالفم. ومطمئنن اگر کسی رو دوست داشته باشم دوباره بهش میگم با اینکه یه تجربه ی تلخ دارم !
دنبال کسی نیستم اما اگر یه زمانی بود و چیزی نگفت من خواهم گفت فقط ایندفه مپل دفعه ی پیش خام نیستم یکم پخته تر میتونم با مسائل برخورد کنم.
آزیتای نازنین درود : متنت حس غم و سردی تنهایی رو خوب منتقل کرد...همراه حسرتی مبهم....
می بوسمت..پاینده باشی.
اول اینکه مرسی
دوم اینکه ببخشید یه مدتی نبودم
و سوم چرا که امید داشتم در آخر گمگشتگی،فراموشی را بیابم!!!
سلام عزیزم...چطوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟عیدت مبارک...خیلی قشنگه...اما مثل ماله من غمگین...شاد باشی عزیزم...مریم.
سلام دوست عزیز
به روزم بعد مدتها
خوشحال میشم باز سر بزنی
غم تنها کلمه ایست که اگر باورش کنی هرگز نمیرود
فراموشش کن
« لحظه ها شاید معنای حقیقی زندگی باشند »
و گاهی گذر از یک لحظه .. گذر از یک زندگی است .. فراموش مکن
up hastam azi jan
سلام ودرود. برات ارامش خاطر میخواهم...
سلامی به آرومی موجهای دریا/ ممنونم که پیشم بودی..... کاش میشد با محبت خانه ساخت .... یک اطاقش را به مروارید داد ...... کاش می شد آسمان مهر را ..... خانه کرد و به گل خورشید داد ..... کاش میشد بر تمام مردمان..... پیشوند نام انسان را گذاشت.........موفق باشی
سلام .خوب ایمیلتو میدادی برات سند می کردم
تبادل لینک؟
با سلام ممنونم اومدی سر زدی و نظر دادی
ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
kissu
درود
خیلی جزاب و خوندنی بود ممنون از اینکه به من سر میزنید
ای اسب زمان لحظه ای درنگ کن تا ببینم صورت دلدار خویش
بدرود
درود
خیلی جزاب و خوندنی بود ممنون از اینکه به من سر میزنید
ای اسب زمان لحظه ای درنگ کن تا ببینم صورت دلدار خویش
بدرود
واقعا زیبا بود خوشحال میشم سر بزنی به روزم
با سلام
من هر روز اپ می کنم و منتظرم
ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
kissu
سلام..خیلی مننونم از حضورت و کامنت قشنگت..منتظر مطالبت هستم
سلام خوبین شما
دمت گرم وبلاگت خیلی باحاله مخصوصآ مطالبش
امیدوارم موفق باشی یه سر بیا اینورا
یاحق
salam khoobi mersi az inke be man sar zadiiii
webe ghashangiii dariiiiii
bazam be man sar bezan ghorboone u javad bye
salam khobi mersi az inke sar zadi
rassi ye soal dashtam azat mikhastam beporsam ke ahle kojaeeee ?
ghoorbonet javad bye
مرسی که سرزدی عزیز...این شعر پایینی از عشقای منه!!!
مرسی..
دوست بدارید
ای همه مردم درین جهان به چه کارید؟
عمر گرانمایه را چگونه گزارید؟
هر چه به عالم بود گر به کف آرید
هیچ ندارید اگر عشق ندارید
وای شما دل به عشق اگر نسپارید
گر به ثریا رسید هیچ نیرزید
عشق بورزید
دوست بدارید
فریدون مشیری
خیلی زیبا بود
سلام
مرسی که آمدی اگه خواستی با هم دیگه تبادل لینک کنیم اگه خواستی لینک منو با اسم
a girl is lost(حمید)
ممنون میشم
به امید دیدار
بای بای
خیلی ممنون.... به خیر گذشت! یه عمل جزیی بود!
در ضمن شما تاج سری!
سلام :)
Life is like a piano. The white keys are like happiness and the black keys are like sadness. We should know that black keys also make the music
آهنگ زمینه خیلی زیبا بود.
بذار یه ذره بخونم بلاگت رو، لینک میدماز خونه به ایجا :)
خوب باشی
بازم میام پیشت ....