درباره من
همه هستی من آیه ی تاریکی ست
که تو را در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
من در این آیه تو را آه کشیدم،آه
ادامه...
پیوندها
- آتنا
- بال پرواز
- کلبه آبی
- عاشقانه
- درد دوران
- قلب سیاه
- ع.سرابدار
- گناه مقدس
- الهه تنهایی
- اسیر اشک
- دلشده گان
- پسر شمالی
- گروه مسخره
- حضرت عشق
- سکوت عشق
- عشق یا نفرت
- پرستوها...کیا
- عشق بدون مرز
- لونه پلنگ صورتی
- بهترین بهترین من
- یک آسمان عشق
- یاور همیشه مومن
- مسافر تنهای شب
- روزهایم برفی است
- یادداشت های رفوزه
- خاطرات مدرسه ی ما
- ღ♥ღستاره بارانღ♥ღ
- خدا همین نزدیکیهاست
- من آخرین ترانه ی بارانم
- عاشقونه های علی و آزاده
- بیکار بودم اومدم وبلاگ زدم
- کدامین واژه را،فریاد باید کرد
- هیچ چیز بهتر از حقیقت نیست
- هر چی فکر کنی این تو هست
- عاشقانه هایی که من دوست دارم
- عشق غوغای عشق در دفتر عشق
- پاییز عریان
- رز سفید
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- اسفند 1388 1
- دی 1388 2
- آذر 1388 1
- مهر 1388 1
- اردیبهشت 1388 1
- اسفند 1387 1
- دی 1387 3
- آذر 1387 4
- آبان 1387 3
- مهر 1387 1
- اردیبهشت 1387 1
- دی 1386 1
- آبان 1386 3
- مرداد 1386 1
- خرداد 1386 1
- تیر 1385 1
- اسفند 1384 3
- بهمن 1384 1
- دی 1384 3
- آذر 1384 3
- مهر 1384 4
- مرداد 1384 2
- اردیبهشت 1384 2
- فروردین 1384 3
- اسفند 1383 9
آمار : 226245 بازدید
Powered by Blogsky
قصه تلخ سرنوشت
|
وقتی خدای آسمون بنده هاشو می آفرید. | ||
|
| ||
آزاده
دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:26 ق.ظ
سلام
شعر زیبایی بود. بهتون تبریک میگم.
به وبلاگ ما هم یه سری بزنید
موفق باشید
سلام:زیبا بود.ولی وب شما هم که مثل وب من پر از غمه.به من سر بزنی خوشحال میشم
سلام خوبی؟
شعر بسیار زیبایی بود
ممنونم از اینکه خبرم کردی
دفتر عشق هم به روزه
منتظرم
شاد باشی
تقدیر را با تیشه تدبیر بنا کن!
سلام.
آخیییییییییی
تو جرا اینقده نا امیدی؟
چرا همش از سیاهی و تلخی سرنوشت مینویسی؟
ها؟
چرا؟
راسی
اول شدم
هوراااااااااااااااااااااااا
کف بزنید واسم
لعنت به هر چی عشق وصداقته...
سلام
چه زیبا و پر حس بود
آزیتا ی نازنین بادرودی گرم
امیدوارم خوب باشی
مدتی سکوت واکنون هم این گونه گلایه مند؟
نمی دانم ......... ولی آرزومنم که هرچه زودتربرخد واحساس جاری وذلالت چیره گردی
برایت بهترین آرزوهارادارم نازنین دوست
تورا همیشه شاد وخندان آرز و می کنم
دوستدار همیشگی تو............. سهیک
زیبا بود .. مرسی از اینکه خبر دادی ... خوشحال شدم. موفق باشید .
قتی خدای آسمون بنده هاشو می آفرید.
رو پیشونی هر کسی قصه سرنوشتی چیه
ای کاش تقدیر دیروز من آن نبود که گذشت
همینو می تونم بگم
دوستار تو علیرضا به من سر بزن
سلام عزیزم.....
خسته نباشی....
وبلاگت زیبا و جذاب هست و بهت تبریک می گم
موفق و پیروز باشی....
با سلام به آزیتای گلم
اگه حرفه خودته خیلی غمگینه ,,,,
آزیتا جون اگه دوست داری حرف بزنی بگو , وگرنه اصلا راضی نیستم که ناراحتت کنم ,,,,
مواظب خودت باش گل
وقتی اولین بار پاییز برگ ریزان رادیدم، گریه می کرد. ندانستم که گریه شادیست در زیبایی پاییز یا غم مرگ برگهاست در رویای فردای درخت.
اما وقتی پاییز ایستاد، وقتی درخت ها چشم بر بهار بستند، می ترسیدم زمستان دیگر نرود.
خوشحالم که بهار را یافتی. خوشحالم که دوباره می نویسی. بهترین ها همیشه خواهند آمد، کافیست به آمدنشان ایمان داشته باشی.
یا حق
سلام.
شعرقشنگیه.
میشه بهم بگی این تیکه شعرکه نوشتی شاعرش کیه؟
یه جورایی واسم مهمه.اینومیگم:
همه هستی من آیه ی تاریکی ست
که تو را در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
من در این آیه تو را آه کشیدم،آه
************************
راستی کاملش روچی؟داری؟
ممنون میشم بهم بگی وبه من هم سربزنی.یه شعرقشنگ هم واست میذارم:
چشمات و هم بزار رفیق
بیا تا بچگی کنیم
بیا که تو قصه های
کارتونی زندگی کنیم
بیا شنل قرمزی رو ،
بدزدیم از پنجه ی گرگ
آخه تو کلبش هنوزم ،
منتظر مادربزرگگگگگگگ
بیا تا مثل گالیور
پا بزاریم تو لی لی پوت
نزار مسافر کوچولو
گم بشه توی برهوت
نزار رابین هودا ته کارتون ما اسیر کنند
نزار پلنگ صورتی را
با ماهی مرده سیر کنند
دنیای کارتونا قشنگ
دنیای ما سیاه و زشت
کاش کسی زندگیمون و
شبیه کارتون می نوشت
بگو که تام سایر کجاست؟
بگو کجاست هاکربری ؟
می خوام بازم سفر کنم
به قصه ی تام و جری
سند باد قصه آخرش
نگفت که مقصدش کجاست ؟
هیچ کس نفهمید گالیور
عاشق فلیتیشیاست
ترنادو شیهه می کشه
زورو هنوز رو ترکشه
می خواد رو دیوار ستم
علامت z بکشه
ببین که عمر غولای کارتونی خیلی کم شده
بیا تولد بگیرم
پینوکیو آدم شده
دنیای کارتونا قشنگ
دنیای ما سیاه و زشت
کاش کسی زندگیمون و
شبیه کارتون می نوشت
*****************
قربان شما
زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر میشن پس هر وقت تو قسمت تاریک زندگیت واقع شدی بدون که خدا قصد داره یه تصویر زیبا ازت بسازه.
خیلی دلم برات تنگ شده بود...
برا حرفات....
salam..ghashang bo0od ama akharesh na..eeh dos nadaram akharesho..pishe manam bia
الهی من فدات بشم من نمیخواستم ناراحتت کنم عزیزم و اینجوری بیایی بگی ,,,,
واقعا حالم بد شد که کامنتت رو دیدم ,,,,
نمیدونم چی بگم عزیزم ,,,,,
خدا صبر بهت بده و سایه ات همیشه بالای سر پسر های گلت باشه ,,,,,
آرزوی سلامتی برات دارم عزیزم ,,,,,
میبوسمت گل خانوم ,,,
سلام .. خوبی[گل] میلاد حضرت ثامن الحجج آقام علی بن موسی الرضا - علیه السلام...
بر عاشقان و شیعیان راهش گرامی باد[گل][گل][گل].. منم پارسال که مشهد بودم از حرم چند تا عکس گرفتم به مناسبت تولد اقا گذاشتمشون تو بلوگم بیا ببین[گل]
سلامممممممممممممممممممممممممممممممممم
خوبی؟
چه خبر ها؟
این مدت کجا بودی؟؟؟
خوش میگذره؟
خیلی خوشحالم که برگشتی..
مثل همیشه نوشته هات زیباست..
من هم بد نیستم
تو این مدت خیلی اتفاق برام افتاده
باشه تو یه وقت مناسب برات میگم
خوشحال شدم
قربونت
بای
سلام.
شعرت منو یاد شعر مرا ببوس انداخت
سلام آزیتا جان
خوبی ؟
خوشحالم که برگشتی
همیشه شاد باشی و موفق
در کوچه های تنهایی به دنبال ردپای گمشده ی تو می گردم...
شاید هنوز هم رفتنت رو باور نکردم!
شاید هیچ وقت فکر همچین روزی رو نمی کردم...
سلام
خوبی ؟
وبلاگ قشنگی داری .
من لینکت کردم . اگه خواستی تو هم بکن .
به من سر بزن
منتظرم
سلام خوبی؟
دفتر عشق به روز شد
منتظر حضورت هستم
شاد باشی....
============
عشق آن نیست که به هم خیره شویم
عشق آن است که هر دو به یک سو بنگریم
در اخرین لحظه دیدار به
چشمانت نگاه کردم و
گفتم بدان اسمان قلبم
با تو یا بی تو بهاریست
همان لبخندی که توان را
از من می ربود بر لبانت
زینت بست.
و به ارامی از من فاصله
گرفتی بی هیچ کلامی.
من خاموش به تو نگاه می کردم
و در دل با خود می گفتم :ای کاش این قامت
نحیف لحظه ای فقط لحظه ای می اندیشید که
اسمان بهاری یعنی ابر
باران رعد وبرق و طوفان
ناگهانی
و این جمله ،جمله ای
بود بدتر از هر خواهش
برای ماندن و تمنایی
بود برای با او بودن.
سلام
خیلی قشنگ بود
شاد باشی
شبی شبیه همین شب ستاره دزدیدم به جای گریه و زاری دوباره خندیدم به فکر سختی راهی که می روم .....؟ هرگز! ز روزگار و زمانه دگر نترسیدم دوباره من ننوشتم که زخم یا مرهم هزار خط زدم اینجا به روی تردیدم
سلام مرسی از اینکه به من سر زدی خیلی خوشحال شدم
من لینکت کردم
اگه دوست داشتی منو لینک کن
بای تا های
کار ما شاید نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ باشیم
کار ما شاید این است بین آبی نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم
( سهراب سپهری )
چشمها را باید شست ... به امید لحظات خوشتر ( بنده هم آپدیت کردم سر بزنید)
سلام
چرا آپ نمیکنی؟
سلام منم ممنونم
با اسم عشق یا نفرت
بای تا های
آپ؟
یادت نیست؟؟
دلم می خواهد بمیرم تا همیشه پیش تو باشم
آه!
سینه ام از حجم این درد جان فرسا بی تو ماندن و بودن می سوزد........................
و....
سلام چطوری؟
می دونم چه می گذرد بر نگاهت
صبر داشته باش
بای
دریغ از شب که اندازد بیادت لحظه ای من را
نه در خوابت دگر گنجم، نه ام پرسی تو حالم را
دران هنگامه بی هنگام ،خرامان می گذشتی تو
چه اسان می ستاندی دل، چه اسوده قرارم را
سلام.
ممنون که اومدی
خوشحالم کردی
هر لحظه وساعت زندگی درحال تغییر است
زندگی گاهی سایه وگاهی آفتاب است
پس هر لحظه تا جایی که میتوانی زندگی کن
چون لحظه ای که وجود دارد شاید فردا نباشد
کسی که تو را از صمیم قلب بخواهد
به سختی در دنیا پیدا میشود
پس چنین انسانی اگرجایی هست
فقط اوست که از همه بهتراست
پس تو آن دست را بگیر
چون آن مهربان شاید فردا نباشد
لحظه لحظه زندگیت سرشار از شادی و سلامتی باد
ممنونم که به من سر زدی
و من کسی نداشتم کسم خدا بود .کس بی کسان..............
سلام وبلاگ قشنگی ولی هدفت معلوم نیست.
تا یک ماه دیگه که از ایران برای همیشه رفتم . به مغز شیشه ای سر بزن . از اوضا و احوال ایران با خبر میشس .از زاویه دید یک خارجی.
من این وبلاگ رو هم به زبان انگلیسی خواهم نوشت.
سلام دوست من . وب بسیار زیبایی داری امیدوارم همیشه موفق و سر بلند باغشی به منم سر بزن .
چه زیبا نوشتند آن یاران غریب کوچه ی تنهایی
به من سر بزن دوست دارم بای
سلام
نمیخوای آپ کنی؟
صد بار گفته ام به تو عادت نمی کنم
بین تو با گذشته وساطت نمی کنم
تو آرزوی گندة دیروز بوده ای
امروز کوچکی و سماجت نمی کنم
دیگر گذشته اینکه رفیقت شوم ولی...
سلام
خوبه؟
بدو بیا که آپم
چشم به راهتم
سلام
بخت ما هیچگاه سیاه نیست.......
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
سلام.
از آپ خبری نیس؟