حالا آن دستها کجاست...

ای که بی تو خودمو تکو تنها میبینم هر جا که پا می ذارم تو رو اونجا میبینم

یادمه چشمای تو پر دردو غصه بود قصه غربت تو قد صد تا غصه بود

یاد تو هرجا که باشم با من

داره عمر منو آتیش می زنه

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد

گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد

حالا اون دستا کجاست اون دو تا دستای خوب

چرا بی صدا شده لب قصه های خوب

من که باور ندارم اون همه خاطره مرد.عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد

آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده

انگار از اون بالاها گریهامو ندیده

نظرات 14 + ارسال نظر
عمو سه‌شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:18 ب.ظ

آزیتا جان سلام .... بالاخره بعد از چیزی حدود یک سال اومدی ...هرچند دیر اما می دونستم یک روز میای ....قریب به یک ساله که من هر از چند گاهی به وبلاگت میام و می بینم که نه عزیز من مثل اینکه بار سفر رو بسته و قصد برگشتن نداره ... اما مطمئن بودم که میایی ... اما قول بده که باشی و بمونی .... امیدوارم هر جا که هستی خوش و سر حال و شاد باشی

احسان شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:48 ب.ظ http://www.sapina.blogsky.com

سلام عزیزم خوبی منو میشناسی؟
گرچه اگه هم نشناسی هم زیاد عجیب نیست حدود ۱ سال و اندی از ماجرا میگذره.
وبلاگ قبلی من www.ehsan-tanha.blogsky.com
بود میخواستم بازم تبادل لینک کنیم اگه مایلی
البته توی بلاگ جدیدم
آدرسش اینه :
www.sapina.blogsky.com

باران سه‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:10 ق.ظ

چه خبرا ازیتا
نیستی رفتی
راستی یه سوال میگن هر کی از نت رفت یه گند زدو رفت سوال من از شما اینه ؟تو نت چی نصیبتون شد ؟دوست پسر ؟
تریپ لاو و از این حرفها دختر خوبی بود ؟

نگار سه‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:59 ق.ظ http://www.negarkk.blogfa.com/

سلام
خوبین؟
وبلاگ زیبایی دارید...راستش من اولین پستم رو نوشتم...خوشحال می شم به منم سر بزنید
ایران را دوست می دارم و تاریخ ایران را! و کوروش کبیر را که بخش بزرگی از این تاریخ است پس می نویسم از او و افتخار می کنم به ایرانی بودنم...

زنده باد کوروش هخامنش

حضرت عشق --** روزبه **-- جمعه 18 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:54 ب.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com

س
ل
ا
م
---------
آزیییییییییییییییییییییییی
دارم خواب می بینم یا بیدارم
خودتییییییییییییییییییییییییییییییی
معلوم هست تو کجایی دختر
هانننننننننننن
همین که اینو دیدم
کپ کردم
گفتم خدا من اشتباه می کنم حتما
ولی نه درسته
جمعه ۴ خرداد
اتفاقا منم همون روز آپ دیت کرده بودم
آزی اگه هستی
تو رو خدا یه خبری از خودت بهم بده
منتظرم
خوب /
فعلا...
----------- یا حق !‌-----------

کامران یکشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:29 ب.ظ

to hanoz zendeyi
che khabar?

سیامک دوشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:36 ب.ظ http://www.siamaksalimy.blogsky.com

سلام .
سلامی دوباره . سلامی هزار باره ...
آزی جون کجا بودی . دلم خیلی برات تنگ شده بود . این بود که دوباره بهت سر زدم . خیلی وقت بود که آپ نمیکردی .
اما باز هم وفای ما .
وقت کردی حال ما رو هم بپرس .
قربونت .
yahoo id : mygoldquin2005

[ بدون نام ] چهارشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:49 ق.ظ http://www.pardiseshgh.blogsky.com

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری

خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی

خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا

خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه
هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه

خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه
نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه

خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره
بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره

خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه
نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه

خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه
تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه

خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن
بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن

خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی
وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی

خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی
از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟

خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی
اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی

خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه
بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه

خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی
کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی

خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه
چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه

خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون
اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون

خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن
چقدر قشنگه اما واسهی کسی شکستن

خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت
اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت

خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت
دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت

خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه
که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه

خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی
تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی

خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی
از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی

خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره

خیلی سخته که من و تو همیشه با هم بمونیم
انقدر عاشق که ندونن دیوونه کدوممونیم



عسل پنج‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:11 ق.ظ

سلام آزی جون.خوشحالم که آپ کردی.فدات عسل

پویا سه‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:37 ب.ظ http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
نیستی کجایی؟
تبادل لوگو؟

شهرام سه‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:51 ب.ظ http://ashagsookooot.blogfa.com/

نمیدانی که در دامت چگونه بی کس افتادم
نمیدانی که چشم تو چگونه داد بر بادم
نمیدانی که نقشت را درون ذهن خود هر شب
چگونه میکشم دلکش، میاویزم من از یادم
نمیدانی که عشقم را حسد ورزد دل شیرین
نمیدانی که گیسویت چگونه کرد فرهادم
نمیدانی که در بندت چگونه مست و خرسندم
نمیدانی که من تنها، به زنجیر تو آزادم
نمیدانی سحر سوزی ز آه سینه ی پر خون
بر آمد از دل تنگ و فلک بشکافت فریادم
نمیدانی که پیغامی ز قلب بیقرار خود
به امید گذر بر کوی تو، پیک صبا دادم
که ای عاشق کش زیبای من، ای سرو بی همتا
فقط دیدار روی تو مرا هر دم کند شادم

حسام چهارشنبه 13 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:23 ق.ظ

سلام و درود شاید نشناخته باشید دوست قدیمی
خوشحالم که میبنم حداقل از دوستان قدیمی شماها هستید
آزیتا خانوم میشناسی ؟ فکر نمیکنم اوایل اینجا زیاد میومدم
با این حال دنیایی عجیبه خیلی حافظه ها یاری نمیکنن

هوای اصفهان کوفتیم حسابی گرم شده .............

اتفاقا آدرسم نمیزارم
خیلی وقت بود نت نمیومدم با این حال تو وبلاگی یکی از دوستان بودم اسم شما رو دیدیم بی منت قدم بر کلبه تان میگذاشتم

بگذریم امیدوارم شاد باشید و بهاری ما از دوستان قدمی هستیما

مهرنوش جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:47 ق.ظ http://mehrnoushalone.blogfa.com

سلام
خوبی‌؟
دلم برات تنگ شده بود ...
جدی میگم !

دریا شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:41 ب.ظ http://www.hagheghatgoo.persianblog.com

با سلام به دوست خوب [گل] م
مرا دوست بدار ,,,,, [لبخند]
خوشحال میشم ببینمت ,,,, [چشمک]
ممنونتم [گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد