سلام آزیتا خانم ... همون طوری که هرکس به دنیا میاد با گریش اعتراش خودش رو اعلام می کنه . اما چه سود . که بی گناه به یه مکان سر سبز و جهنمی به نام زمین تبعید میشه . درود بر تو . موفق باشی
من نه به میل خود این ره میپویم چاره ای نیست نوشته ای نام سرنوشت را من غمگنانه میجویم.... از من هرگز نپرسیدند من نیز نخواهم پرسید که این آمدن و رفتن را غایت چیست سلام آذی جان همنام من دوست گلم .....بعضی وقتا زندگی یک لاجرم است که تو نه به میل خویش که شاید باید به جبر آنرا طی کنی..گاه آن قدر کم توان میگردی و دلشکسته که اشکهایت نیز مرهمی نیست... شادیهایت مستدام و عمر غمهایت کوتاه... امروز کمی غمگینم گرچه قارم این بوده که هر گز غمهایم را با کسی قسمت نکنم..... پاینده باشی دوست خوب من.. باز هم منتظر نوشته هایت هستم.. آذر (آفتاب)
قانون زندگی قانون باورهاست و اندیشه ها از باورها دستور می گیرند کافیست باور کنید تا در زندگی ببینید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام وبلاگ قشنگی داری موفق باشی اگه خاستی به ما هم سر بزن تازه کارو شروع کردم مجبورت نمیکنم اگه خواستیاااااااا بــــــــــــــــــــــــــــــــا ی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلاممممممممممممممممممم خوبی؟؟ اون بار که می خواستم نظر بدم کلی طول کشید تا اومد بالا ولی الان راحت اومد من هم آپ کردم جمعه!!!!ولی نظرتو در مورد پستم ندادی در ضمن این شعرتم خیلی خوب و با حال بود آخه... بگذریم منتظرتم فعلا...
سلامی به آرومی موجهای دریا/ ممنونم آزیتا جان که پیشم اومدی...... هیچکسی به میل خودش به این دنیای خاکی پا نمیگذاره اما بعضی هامون با میل خودمون پا از این دنیای خاکی بر روی آسمان میگذاریم...ولی همه و همه داریم زندگی میکنیم........ میلادت مبارک عزیزم.....امیدوارم بهارت بهاری و روحت جاری..... در کنار خانواده عزیزت سالی پر از مهر و محبت رو شروع کنی عزیزم
الهه تنهایی
دوشنبه 22 اسفندماه سال 1384 ساعت 12:58 ب.ظ
سلام آزیتا جان گل گفتی واقعا اگه من یکی دست خودم بود هرگز دلم نمیخواست به این دنیا بیام هر چند زیبایی هاش هم کم نیست
ما همه شکایت داریم/////// اما ازپدر ومادرهایمان/// آنها مارابوجود آوردند و باید پاسخگو باشند چرا؟؟ ولی آیا خودشما هم برای این سئوال پاسخ مناسب داری؟؟ امیدوارم/////// بهاران خجسته و بهین روز پیوست باد نوزوز گرانقدر برتو بانوی احساس تهنیت باد تندرست وشادکام باشی
سلام..خوبین؟..وبلاگت خیلی قشنگ بود ...به دیدن منم بیا ...فکر کنم خوشت بیاد ...خلقت من در ازل یک وصله ی نا جور بود ...من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود... منتظرم به امید دیدار.
دوست خوبم سلام منون از این همه محبتهایی که نسبت به وبلاگ من داری من همیشه مدیون محبتهای تو دوست خوبم میباشم من اپ کردم اگر دوست داشتی به کلبه کوچک خودت سر بزن خوشحال میشم
عزیزا کاسه چشمم سرایت میون هر دو چشمم جای پایت از ان ترسم که غافل پا نهی پا نشیند خار مژگونم به پایت قربانت بای
سلام آزیتا جان خوبی ؟....زیبا بود...حسن شعر در این بود که در دو بیت آن چیزی رو که می خواستی بگی گفته بودی ....و یه سوال همیشگی ودر عین حال بی جواب رو پرسیدی....و بازهم زیبا بود.....فعلا.
سلام آذی خانم برای اولین بار بود که به وبلاگتان سری زدم... اما در بدو ورود چیز بدی به ذهنم رسید ولی به هر حال از خیرش گذشتم ... مطلب یا شعرتان می توانست خیلی قشنگ تر و یا قوی تر از این باشد اما دوستانتان جای همه تشویق ها را پر کردند (دمشون گرم) به امید دیدار
سلام ازیتا خانومی . خوبی؟؟؟ پاییزت قشنگه مث همیشه ... منم یه پاییزیم ... خوب این حس رو درک میکنم ..... امیدوارم زیر سایه مولا باشی و همیشه عاشق ... یا علی
سلام
خیلی وبلاگ قشنگی داری
ان شا الله موفق باشی
بای
سلام ...
اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
happy birthy day BAGHROYAHA
دوستت دارم تو می خواهی مرا
باز می ترسم نمی دانم چرا
وای اگر روزی فراموشمم کنی
با غم هجران هم آغوشم کنی ................
سلام. خوبی؟ امروز جشن تولد باغ رویاها هستش خوشحال میشم سری به باغ رویایی ما بزنی
سلام آزیتا خانم ...
همون طوری که هرکس به دنیا میاد با گریش اعتراش خودش رو اعلام می کنه .
اما چه سود .
که بی گناه به یه مکان سر سبز و جهنمی به نام زمین تبعید میشه .
درود بر تو .
موفق باشی
من نه به میل خود این ره میپویم
چاره ای نیست نوشته ای نام سرنوشت
را من غمگنانه میجویم....
از من هرگز نپرسیدند من نیز نخواهم پرسید
که این آمدن و رفتن را غایت چیست
سلام آذی جان همنام من دوست گلم .....بعضی وقتا زندگی یک لاجرم است که تو نه به میل خویش که شاید باید به جبر آنرا طی کنی..گاه آن قدر کم توان میگردی و دلشکسته که اشکهایت نیز مرهمی نیست...
شادیهایت مستدام و عمر غمهایت کوتاه...
امروز کمی غمگینم گرچه قارم این بوده که هر گز غمهایم را با کسی قسمت نکنم.....
پاینده باشی دوست خوب من..
باز هم منتظر نوشته هایت هستم..
آذر (آفتاب)
سلام آزیتا خانوم
خوبی خانومی؟
امروز از بقیه روزها زودتر آمدم
مثــــــــــــله همیـــــــــــــــشه زیبا و قشنگ مینویسی آفرین به تو دختر گلم
موفق باشی
*** یـــــــــــــــا حــــــــــــــق ***
سلام ...خیلی زیبا بود ......قا بل نداره
قانون زندگی
قانون باورهاست
و اندیشه ها از باورها دستور می گیرند
کافیست باور کنید تا در زندگی ببینید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام
وبلاگ قشنگی داری
موفق باشی
اگه خاستی به ما هم سر بزن
تازه کارو شروع کردم
مجبورت نمیکنم اگه خواستیاااااااا
بــــــــــــــــــــــــــــــــا ی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلامم ... خیلی قشنگ بود ...
و خیلی زیبا کوتاه بود ...
پیشم بیا ...
بهش گفتم منو چقدر دوست داری؟ گفت: اندازه جوهر خودکارم. گفتم خیلی نامردی. آخه جوهر خودکارت که یه روز تموم میشه. یه لبخندی زد و گفت: خودکارم اصلا جوهر نداره
سلام
سلام وبلاگ زیبایی دارید.نظرت در رابطه با تبادل لینک چیه؟
اگه موافق بودی یه نظر تو وبلاگ ما بده.مرسی
سلاممممممممممممممممممم
خوبی؟؟
اون بار که می خواستم نظر بدم کلی طول کشید تا اومد بالا ولی الان راحت اومد من هم آپ کردم جمعه!!!!ولی نظرتو در مورد پستم ندادی در ضمن این شعرتم خیلی خوب و با حال بود آخه...
بگذریم
منتظرتم
فعلا...
سلام...وقت بخیر .ممنون سر زدی ....عالی بود ....موفق باشی
سلام
من شکایت دارم از روزی که دنیا آمدم
بی خبر بی میل خود تنها به اینجا آمدم
بی خبر زندانی دنیا شدم آخر چرا؟
من مگر گفتم خدا میخواهم این ویرانه را
.... من اگر اینجاییم این حکمت و لطف خداست...
.... کشتی این زندگی را هم خدایم ناخداست ....
از اینکه خبرم کردی ... سپاس . خوشحال می شدم نظرت رو هم می نوشتی دوست من .
تا سلام ...
سلامی به آرومی موجهای دریا/ ممنونم آزیتا جان که پیشم اومدی...... هیچکسی به میل خودش به این دنیای خاکی پا نمیگذاره اما بعضی هامون با میل خودمون پا از این دنیای خاکی بر روی آسمان میگذاریم...ولی همه و همه داریم زندگی میکنیم........ میلادت مبارک عزیزم.....امیدوارم بهارت بهاری و روحت جاری..... در کنار خانواده عزیزت سالی پر از مهر و محبت رو شروع کنی عزیزم
سلام
آزیتا جان گل گفتی
واقعا اگه من یکی دست خودم بود هرگز دلم نمیخواست به این دنیا بیام هر چند زیبایی هاش هم کم نیست
سلام یادم رفت آیدی تو ادد کنم دوباره اف بزار.در ضمن شعر باحالی بود
سلام زیبا بود
مرسی که سر زدی بازم بیا
سلام مرسی که سر زدی قشنگ بود
بازم بیا
سلام آزیتا جان
بخدا خیلی زیبا بود
پیشاپیش نوروز مبارک
مرسی خبرم کردی
آزی جان با درودی گرم خدمت شما.....
گلایه زیبایی بود
ما همه شکایت داریم/////// اما ازپدر ومادرهایمان///
آنها مارابوجود آوردند و باید پاسخگو باشند چرا؟؟
ولی آیا خودشما هم برای این سئوال پاسخ مناسب داری؟؟
امیدوارم///////
بهاران خجسته و بهین روز پیوست باد
نوزوز گرانقدر برتو بانوی احساس تهنیت باد
تندرست وشادکام باشی
سلام آزی جونم. منم شکایت دارم. ولی چه میشه کرد!!
سلام.کجایی؟ خوبی؟
بزار این شونه ء نمناک تکیه گاه گریه
باشه بزار این خسته بیفته تا شاید
دوباره پاشه
آخرین پست من رو ببینی بد نیست. دوست خوبم موفق باشی
سلام...به هر حال ما در این دینای خاکی هستیم..با تمام مشکلات و زیبایی هایش.....عیدت مبارک...موفق باشی.....
دکلمه ی جدید آماده شد....
بدورد....
سلام..خوبین؟..وبلاگت خیلی قشنگ بود ...به دیدن منم بیا ...فکر کنم خوشت بیاد ...خلقت من در ازل یک وصله ی نا جور بود ...من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود...
منتظرم
به امید دیدار.
سلام ممنون که اومدید
خیلی لطف کردید
یاعلی
زیبا بود مثل همیشه امیدوارم که هر روز وب تو پر طرف دارتر باشه
میگم با لینک موافقی ؟
من لینکتو گذاشتم ... ( چشمک )
منم مثل تو شاکی هستم . ولی فعلا زندگی کردن زوری است
سلام
خوشحال کردی خبر دادی
مطلبت بسیار زیبا و دلنشین بود
دوست خوبم سلام
منون از این همه محبتهایی که نسبت به وبلاگ من داری
من همیشه مدیون محبتهای تو دوست خوبم میباشم
من اپ کردم اگر دوست داشتی به کلبه کوچک خودت سر بزن
خوشحال میشم
عزیزا کاسه چشمم سرایت میون هر دو چشمم جای پایت
از ان ترسم که غافل پا نهی پا نشیند خار مژگونم به پایت
قربانت
بای
شرط میبندم نگفتی...! ولی راستی خبر داشتی توپولی برگشته.... منتها اگه بری تو وبلاگش میفهمی که اول ما رو خفه کرده بعد!
سلام آزیتا جان خوبی ؟....زیبا بود...حسن شعر در این بود که در دو بیت آن چیزی رو که می خواستی بگی گفته بودی ....و یه سوال همیشگی ودر عین حال بی جواب رو پرسیدی....و بازهم زیبا بود.....فعلا.
سلام آذی خانم برای اولین بار بود که به وبلاگتان سری زدم...
اما در بدو ورود چیز بدی به ذهنم رسید ولی به هر حال از خیرش گذشتم ...
مطلب یا شعرتان می توانست خیلی قشنگ تر و یا قوی تر از این باشد اما دوستانتان جای همه تشویق ها را پر کردند (دمشون گرم)
به امید دیدار
عالیه...و خیلی زیباست...به خونه من نیای دیگه هیچی ....همین و دیگر هیچ.
اعتراف اول :
کارش که تموم شد ، منو توی اوج لذت جنسی ول کرد خوابید ؛ منم کشتمش .
اعتراف دوم :
اگه دو تا دستش بود ، دیه ش دو برابر می شد ؛ گور پدرش ! بچه من که نیست
ولی این دستشو نیگاه ! عین دستای توئه.
اعتراف سوم :
این اعتراف ها نوشته من نیست!
سلام
فکر نمی کنم توی کامنتم جسارتی کرده باشم دوست من.
می شه بدونم چرا تایید نکردید ؟
موفق باشی تا همیشه ...
سلام: چهار بیتی زیباه نوشته اید.ولی من فکر میکنم این ما یعنی انسانها به زندگی معنی می دهیم و یا باید داد. موفق باشید
سلام خوب من
خوبی؟
سال نو مبارک
دنیا اومدن ما دست ما نیست خانمی
هر جور مصلحت باشه..اونجور میشه
شاد زی
سلام ازیتا خانومی . خوبی؟؟؟
پاییزت قشنگه مث همیشه ...
منم یه پاییزیم ... خوب این حس رو درک میکنم .....
امیدوارم زیر سایه مولا باشی و همیشه عاشق ...
یا علی
سلام دوست عزیز
سال نو مبارک
به ما سر بزن
سلام.........این ویرانه اونقدرها هم بد نیست ها...بستگی داره چطوری نگاهش کنیم
از امدنم نبود گردون را سود
دیگه داری می ترکونیا
کولاک کردی.خیلی قشنگ بود.من مگر گفتم خدا می خواهم این ویرانه را!!!
دیگه به اوج پوچی این ویرانه پی بردی.
TA KE DAR AGHOSHET SHODAM CHE ZOOD
FARAMOSHET SHODAM
سلام. خوبی؟ پست آخر منم ببینی بد نیست . موفق باشی دوست عزیز.
این روزها
چیزی می خواهد پشت مرا به زمین بزند چیزی که جنسش را نمی دانم!
سلام .. قشنگ بود
ذهن زیبا به روز شد >> دلتنگ که می شوم استامینوفن
می خورم !
منتظرم میزبانتان باشم .
سلام خوبین؟
خیلی زیبا نوشتین
سایت زیبایی هم دارین
اگه با تبادل موافقی خبرم کن
بای